یه روز قبل تاسوعا رفتیم خونه مادرشوهرم روز تاسوعا برای ناهار زرشک پلو نذری داشتن قبول باشه انءشالله موقعه کشیدن نذری تو یکبارمصرف منم کمک کردم من مسئول زرشک ریختن رو برنج بودم حال و هوای عجیبی داشت و کلی هم زیر لب دعا کردم و از امام حسین (ع) کمک خواستم انءشالله که همه حاجت روا بشن، همسری هم 5 شنبه مرخصی گرفته بود 4 روز خونه مادرشوهرم بودیم غروب جمعه برگشتیم کرمانشاه خونه خودمون،راستی مادرشوهرم کلی بهمون حرف زد که چرا خرگوش و گرفتیم و همسری بهش دست میزنه ماهم از ترس روز جمعه بردیمش ی قسمت از شهر که باغ پرندگان بهش میگن دادیمش به یه آقای شب هم مادرشوهر زنگ زد گفت چیکارش کردین بهش گفتیم تحویل یه آقای دادیم خوشحال شد!!فردا شب همسری شیفته امروز غروب میریم خونه جاریم تا سه شنبه اونجا میمونیم..
قبول باشه عزیزم
ممنون مرسی
چه باحال... من خیلی خرگوشا رو دوست دارم ولی جرئت ندارم بهشون دست بزنم
پس مث خودمی من میترسم
ترکها هم خرگوش رو خوب نمیدونن
بله بله
قبول باشه انشالله .چه خوب که تونستی کمک کنی انشالله حاجت روا شی خانم
آخی ...کاش من نزدیکتون بودم میدادینش به من :(
ممنون زینب جان انءشالله
کاش نزدیک بودی خرگوش و میدادم بهت
سلام اجی خوبی نذرتون قبول باشه ان شاءالله اجی خسته نباشی ان شاءالله نی نی به سلامت به دنیا بیاد و سلامت بگیری بغلت اجی
سلام مرسی الهی امین
عزاداری هات قبول عزیزم
ممنون ههمچنین
خوب کردین
خرگوش یه انگل داره که برای انسان خطرناکه! متاسفانه مردم یا نمیدونن یا میخوان تیریپ روشنفکری بردارن!
آره دیگه ردش کردیم رفت من اصلا دست بهش نمیزدم
به نظرم حق با مادر شوهرت بود.تو این وضعیت باید از هر چی آلودگی و بیماری هست(خدای نکرده)دور باشی.حیوون ها بلاخره هزار جور مریضی به آدم منتقل می کنند.
خرگوش هم الان خوشحالتره.
آره بنده خدا مادرشوهرم خیلی حساسه یه پا دکتره خخخخ
اره از دست شوهرم راحت شد