همسر جان دو سه روز مرخصی گرفت که کمک حال پدرش باشه (کمپاین گندم و جو اینا)روز جمعه صبح زود ساعت 4 ونیم راهی ولایت شدیم هنوز آفتاب نزده رسیدیم خونه پدر شوهرم... 

تو مسیر رفتن به ولایت کنار جاده سیاه چادر عشایر و دیدم یه پسر داشتن فلج بود رو ویلچر ،دلم گرفت گفتم خدایا زیر سیاه چادر و این همه سختی کارو گله و گوسفند کم بود برای خانواداش اینم بهش اضافه شده کاش حداقل شهر نشین بودن با این بچه معلول!!

یکی از آشناهامون باردار بچه پنچم رو!!!تازه نوه هم داره 



نظرات 11 + ارسال نظر
marzi یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 20:41 http://rozegaremarzi.blogsky.com

سلام عزیزم.
شوهر منم فصل کاشت و برداشت برنج و گندم که میشه از اداره مرخصی میگیره و میره کمک باباش. اما امسال نتونست بخاطر دیسک کمرش.

چه جالب! بعضیا چه راحت باردار میشن و بچه بزرگ میکنن. ما که بار دار نمی شیم اگرم بشیم جونمون به لبمون میرسه تا بچه بزرگ بشه.

ماریا شنبه 12 تیر 1395 ساعت 15:38

خیلی بده آدم بچه معلول داشته باشه... واقعا سخته واسه هر دو طرف... کاش راه درمانی واسشون پیدا شه...

اوه اوه 5 تا بچهههه

الهه جمعه 11 تیر 1395 ساعت 12:20 http://elahesong.blogsky.com

سلام اجی خوبی ۱۴ اپم اجی تونستی سر بزن ممنونم
راستی اجی حال زن داداشت چطوره اخه گفته بودی پا و کمرش درد میکنه ان شاءالله که بهتر شده باشه اجی

بهامین جمعه 11 تیر 1395 ساعت 01:56 http://notbookman.blogsky.com/

الهی خدا به هرفردی بچه میشه سالم باشه .

آخی ...توی عشایر این شرایط خیلی باید سخت باشه...اما حتما صبرشم خدا بهشون داده .
عزیزم ...چه بامزه هم نوه داره هم بچه پنجمشو بارداره ؟

بیضا پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 13:47 http://mydailydiar.blogsky.com

سلام عزیزم، خداوند تمام مریضان را بحق این ماه مبارک شفا دهد منجمله معلولین و معیوبین رو و هیچ خونواده ای این درد رو نبینن. بچه پنجم با وجود نوه خیلی با نمکه

سیمرغ پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 12:23 http://manobaba95.blogfa.com

سلام پریسا جون
وب زیبایی داری و انشالا خدا به همین زودی یه بچه ناز و سالم و صالح بهتون عطا کنه , خوشحال میشم به منم سر بزنی و با هم تبادل لینک داشته باشیم

معصوم پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 10:32 http://formyhoney.blogfa.com

هنوز که عوض نکردم ، اگه قرار به عوض کردن شد خبر میدم

معصوم چهارشنبه 9 تیر 1395 ساعت 09:44 http://formyhoney.blogfa.com

بچه معلول خیلی گناه داره ، هم خودش ، هم خونوادش

خدایا به همه سلامتی بده

مهدیا سه‌شنبه 8 تیر 1395 ساعت 16:14 http://mahdia.blogsky.com

تو شهر و روستا فرقی نمی کنه پریسا.مراقبت از این جور مریض ها طاقت فرساست.خدا بهشون توانایی بده.

اووه اووه بچه ی پنجم.چه خبره...

درست مراقبت ازش سخته و زیر سیاه چادر سختره
به خدا دلم گرفت وقتی دیدمش..اون همه زحمت و سختی برای خانواداش کمه خدا یه بچه معلول هم بهشون داده

الهه سه‌شنبه 8 تیر 1395 ساعت 16:11 http://elahesong.blogsky.com

سلام اجی خوبی خدا همسرتو برات نگهداره اجی
اجی ان شاءالله که اون عزیز زودی خوب بشه همون که میگی رو ویلچر میشینه اجی
اجی راستی ببینم تا حالا از جواب ازمایشت که ۱۷ خرداد جوابش اومد چیزی نگفتی اجی جوابش چی بود؟؟؟؟

سلام عزیزم
به خدا هنوز جوابشو نشون دکترم ندادم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.